تولد من

تولد من 

 

به دنیا که آمدم ستاره ها برایم دست تکان دادند. شب بود مهتاب خندید 

من در آغوش فرشته ای به نام مادر که هستی من از او و خدای اوست آرام گرفتم.  

چه شباهتی!!! من زاده زمستان و برف هم زاده زمستان. (آدم برفی) چه احساس

 

شگفت انگیزی وقتی برای طبیعت هم دوست داشتنی باشی.   

مثل هر سال اول تولدم را به خودم تبریک گفتم و بعد دیگران به من. برخلاف آنهایی که   

ناامیدند از به دنیا آمدن بی اندازه خوشحالم گر چه همیشه شادی ها سهم من نیست.   

اما خدایی دارم که تمام وجود من است پس خوشبختم. 

  

نظرات 15 + ارسال نظر
aisa دوشنبه 24 اسفند 1388 ساعت 23:28 http://harfrabayadzad.blogsky.com/

salam :)
manam tabrik!
omidvaram hamishe shad bashi
va behtarina ro barat arezoo mikonam :)

فائقه سه‌شنبه 25 اسفند 1388 ساعت 12:29 http://www.faegheh.cov.ir

سلام عزیزم
خیلی خیلی قشنگ بود

تولدتم مبارک

موفق باشی

ساناز پنج‌شنبه 27 اسفند 1388 ساعت 16:38 http://khise-khis.blogsky.com

عیدت مبارک...[گل]

من کلمه پنج‌شنبه 27 اسفند 1388 ساعت 19:11

سلام
تولدتون مبارک
(تقویم ها برای تاریخ که سند نمی شوند
وقتی تولدم را هیچ اسفندی ثبت نکرده )
سال جدید رو پیشاپیش تبریک میگم
امیدوارم سال پر بار و همراه با موفقیت رو داشته باشید
موفق پیروز باشید
خدا حافظ

بهارین جمعه 28 اسفند 1388 ساعت 20:22

سلام آدم برفی عزیز
تولدت مبارک...
امیدوارم همیشه امیدوار باشی تو زندگی...
نوشته قشنگی بو...یه جورایی به منم انرژی داد
همیشه موفق باشی

رضا(یه پسر شیطون) پنج‌شنبه 5 فروردین 1389 ساعت 05:49 http://iloveu.blogsky.com

سلام
خوبید؟
کم پیدایین.
سال نو مبارک.امیدوارم امسال به همه ی آرزوهاتون برسید.
آپم بیاین تولدمه.[گل]

مانی آ دوشنبه 9 فروردین 1389 ساعت 23:37 http://kalaghparbazi.blogsky.com

تو سپیدی ... برف هم سپید...تولدت مبارک

سید حسین سه‌شنبه 17 فروردین 1389 ساعت 23:13 http://kalemsadagh.blogfa.com

سلام
با یک شعر کوتاه به روزم
خوشحال میشم سر بزنید
خودم از شعرم خیلی خوشم میاد نمی دونم مخاطبش چطور
اولین بار از شعرم راضی ام
بازم شما نقد کنید اگر اشکالی دیدید
خدا نگهدار

آراز چهارشنبه 18 فروردین 1389 ساعت 07:50 http://secretlove.blogsky.com

سلام
بعد مدت ها دوباره دست به نوشتن بردم و با
دگر از یاد تو را خواهم برد
به روزم
گر واسه تبریک گفتن همه چی دیر شده تولدت ُسال نو اما امیدوارم همیشه روزهای شادی داشته باشی

سینا شنبه 21 فروردین 1389 ساعت 00:36 http://m-note.blogsky.com

سلام
منم از به دنیا آمدنم خوشحالم
و از زندگی هم شکایت ندارم این را میدانم آدم اگه بخواهد کاری را انجام بدهد هیچ چیز نمی تواند جلوش را بگیرد
و من هم اهداف بزرگ قشنگی توی ذهن دارم که یک کم گذر زمان نیاز دارد .

راستی یک شباهت دیگه هم با هم داریم و اینکه هر دوتا مون متولد زمستونیم (من دی ماه هستم) شاید بخاطر همین است که عاشق برف و روزهای برفی هستم.

بای

سینا شنبه 21 فروردین 1389 ساعت 00:38

تایید نظرات بلاگ اسکای به صورت پیش فرض فعال است اگه نمی خواهی آن را غیر فعال کن

باران یکشنبه 22 فروردین 1389 ساعت 01:33 http://sotooh.blogsky.com

سلام ستاره
چقدر خوب که خوشحالی :)

ایشالله همیشه شاد باشی

محسن سه‌شنبه 24 فروردین 1389 ساعت 13:13

به نام خدا
سلام
واقعا دعای زیبایی بود ممنونم. امیدوارم تو هم همیشه در پناه خدا سالم و سربلند باشی.
این روزا درگیر کارای گلخونه هستم و کمتر میام سیرجان.
ببخش که گیتارو هنوز پس نیاوردم آخه هنوز بهش نیاز دارم.
من چند تا شعر جدید نوشتم گذاشتم تو وبلاگم لطفا بخونشون و اونایی که از نظرت خوبن رو بهم بگو. راستی دو تا از ترانه هاتو انتخای کردم و دارم روشون کار می کنم. برای آهنگ سازی هم با بچه های بندر هماهنگ کردم اما هنوز قطعی نشده.
می خوام خودمو از این تنهایی و سر در گمی بیرون بیارم.
به امید خدا می دونم که حتما موفق می شم. تو هم برام دعا کن.
بابت همه چیز ازت ممنونم.
خدانگهدار.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 24 فروردین 1389 ساعت 13:47

سلام

ساناز چهارشنبه 1 اردیبهشت 1389 ساعت 01:22 http://khise-khis.blogsky.com

به همین سادگی رفتی بی خداحافظ عزیزم
سهم تو شد روزه تازه . سهم من اشک که بریزم
به همین سادگی کم شد عمر گل بوته تو دستم
گله از تو نیست میدونم . خودم اینو از تو خواستم

به جونه ستاره هامون تو عزیز تر از چشامی
هر جا هستی خوب و خوش باش . تا ابد بغض صدامی
تو رو محض لحظه هامون نشه باورت یه وقتی
که دوست د ارم اینو بخدا گفتم به سختی

من اگه دوست نداشتم پایه غمهات نمیموندم
واست اینهمه ترانه از تهه دل نمیخوندم
اگه گفتم برو خوبم واسه این بود که میدیدم
دای آب میشی میمیری . اینو از همه شنیدم

دارم از دوریت میمیرم . تو کناره من نسوزی
از دلم نمیری عمرم . نفسامی که هنوزی
تو رو محض خیره هامون که نفس نفس خدا شد
از همون لحظه که رفتی روحم از بدن جدا شد

تو که تنها نمیمونی . منه تنها رو دعا کن
خاطراتمو نگهدار اما دستامو رها کن
دسته تو اول عشقه . بسپرش به آخرین حرف
مردی که تشنه دیدار . واسه چشمات گریه میکرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد